ارسال
شده توسط فرزاد 1 در 87/7/28 1:18 عصر
پس آمد سکندر سوی قادسی جهانگیر تا جهرم پارسی
به جهرم یکی بد کی نژاد کجا نام او مهرک نوشزاد
به جهرم چو نزدیک شدپادشا نهان گشت از او مهرک بی وفا
زجهرم بیامد به ایوان شاه ز هر سو بیاورد بی مر سپاه
جهاندار دارا به جهرم رسید که آنجا بدی همه گنجها را کلید
زجهرم فرخزاد را خواندند بدان تخت شاهیش بنشاندند
چو منذر به نزدیک جهرم رسید به آن دشت بی آب لشکر کشید
به منذر چنین گفت کای رایزن به جهرم کشیدی زشهر یمن